سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وب نوشت سید تقی واردی

 چکیده :

یکی از مسایل فقهی که در این روزگار به تدریج دامن گیر مسلمانان شده و نیاز به طرح و بررسی داشته و پیدا کردن راه حل مناسبی را می طلبد ، بحث " عبادت در مناطق قطبی " است . زیرا بسیاری از عبادات ما مسلمانان بر پایه زمان استوار و بر اساس تغییر شب و روز ، واجب و یا حرام قرار می گیرند. در حالی که در مناطق قطبی زمان  دستخوش تغییر و تحول شده و وقت ها در آن جا نسبت به کشورهای معمور و مسکون دنیا متفاوت می باشد.بدین جهت لازم است نظرات و دیدگاه فقهای عظام مورد بررسی قرار گرفته  و راه حل مناسبی برای این مسئله پیدا شود .

                                                                                      

 حالات زمین :

سیاره زمین کُرَوی است و به مانند سایر سیارات در حال چرخیدن می باشد. زمین ، دو نوع چرخش دارد : یکی به دور خود می چرخد که به آن حرکت وضعی می گویند که موجب پدید آمدن روز و شب می گردد. دیگری به دور خورشید می چرخد که به آن حرکت انتقالی می گویند که موجب پدید آمدن ماه ، فصل و سال می شود.

ولیکن کُرَویت زمین ، کامل نیست ، بلکه بین قسمت های آن تفاوت های چشمگیری است . مثلا قُطر زمین در خط فرضی " استوا " ( که در بخش میانی زمین به طور شرقی – غربی قرار داشته و کمر بند زمین محسوب می گردد.) به مقدار 756 / 12 کیلومتر است ولیکن از این مناطق هرچه به طرف شمال و یا به طرف جنوب برویم مقداری از قُطر زمین کاسته می شود ، به طوری که در مناطق قطبی به 714 / 12 کیلومتر می رسد و همین امر باعث می گردد که تولید روز و شب در مناطق قطبی با سایر مناطق متفاوت باشد.علاوه بر این ، چرخش زمین به دور خورشید ( حرکت انتقالی ) به گونه ای است که به سمت خورشید مایل می گردد و بدین جهت بخشی از زمین در نیمی از سال اصلاً خورشید را نمی بینند و یا اگر ببینند بسیار کوتاه مدت می بینند و نیمی دیگر همیشه خورشید را دیده و اگر در حالت شب قرار گیرند بسیار کوتاه مدت می باشد.ادامه مطلب...

ارسال شده در توسط سید تقی واردی

 اقوال کلی فقها :

دیدگاه فقهای عظام در این باره متفاوت است و به طور کلی می توان آن ها را به چهار دسته تقسیم کرد :

 1) دیدگاهی که قائل به سقوط تکلیف است . یعنی اگر کسی در چنین مکانی قرار گیرد ، تکلیف از وی ساقط است .

به عبارت دیگر ، بخاطر به هم خوردن شب و روز معمولی و ایجاد شب و روز متفاوت با مناطق مسکونی در مناطق قطبی ، تمامی عبادات مقید به زمان مانند نماز ، روزه و سایر احکامی که منوط به شب و روز و یا وقت و زمان است ، بر شخص مسلمان واجب نمی باشد.

 2) دیدگاهی که بین نماز و روزه تفاوت قائل شده و معتقد است که وجوب نماز به حال خویش باقی است ولی وجوب روزه ساقط است.این گفتار بر این پایه استوار است که وقتی هوا به مدت شش ماه تاریک است ، دیگر روز و شب معنا ندارد. بنا براین ، نمی تواند روزی را پیدا کند که در آن روز بخواهد روزه بگیرد و هر وقتی از این مدت را بخواهد روزه بگیرد ، در شب واقع می گردد و روز بر آن صدق نمی کند و روزه در شب باطل است.

اما خواندن نماز را می توان در ساعات مخصوص تنظیم و در وقت خاص خود انجام داد.به این گونه که هر بیست و چهار ساعت را یک شبانه روز حساب آورد و اوقات نماز را در آن تقسیم نماید و هر نماز را در آن وقت تخصیص داده شده انجام دهد. یا این که در طول یک سال معمولی که یک شب و روز قطبی به حساب می آید ، یک نماز یومیه ( یعنی 17 رکعت ) بجا آورد.

3) دیدگاهی که قائل به تفصیل است ، اما نه بین نماز و روزه ، بلکه بین مواردی که مقدار و اندازه خاص در آن معتبر است ( مانند : خیار حیوان ، عده طلاق ، عده وفات شوهر ، ایام حیض و نفاس ، سن تکلیف و رسیدن به بلوغ شرعی و غیره ) و مواردی که مقدار و اندازه در آن معتبر نیست بلکه بیاض و سواد هوا در آن اعتبار دارد ( مانند نماز و روزه ) . در اولی قائل به ثبوت تکلیف و در دومی قائل به سقوط تکلیف می باشد.

4) دیدگاهی که قائل به ثبوت تکلیف و استمرار آن در تمامی احکام شرعی می باشد. ادامه مطلب...

ارسال شده در توسط سید تقی واردی

 بررسی دیدگاه های مثبتین :

دیدگاه اول که بر مبنای تبعیت از بلاد متعارفه استوار است ، منافات دارد با حدیثی که از امام صادق (ع) وارد شده است . آن حضرت در این حدیث فرمود : فانّما علیک مشرقک و مغربک .( من لایحضره الفقیه ، ج 1 ، ص 221 ؛ الاستبصار ، ج 1 ، ص 266 ؛ تهذیب الاحکام ، ج 2 ، ص 264 ) بر اساس این حدیث شریف هر مکانی مشرق و مغرب خاص خویش و در واقع افق ویژه خود را دارد.نمی توان افق مکانی را بدون هیچ دلیل و برهانی با افق مکان دیگر ارتباط داد.

بنا بر این ، اعتباری به مشرق و مغرب و یا طلوع فجر و غروب آفتاب در منطقه ای با منطقه دیگر که با هم افق مشترک ندارند ، نمی باشد.

 

اما دیدگاه دوم که بر مبنای تبعیت از افق شهر مبدأی هجرت است ، نیز با آن حدیث شریف منافات دارد.زیرا افق کشور مبدأ غیر از افق قطب است. علاوه بر این که با هجرت از کشور خویش یقین پیدا می کند که از محدوده افق آن منطقه بیرون آمده و دیگر جای شکی باقی نمی ماند تا بتواند استصحاب کرده و عطف به ماسبق نماید.

                                                                                   

 

اما دیدگاه سوم ، گرچه در موضوعات فردی و اجتماعی مشروط به زمان ( مانند : بلوغ ، عده طلاق ، عده وفات شوهر ، خیار حیوان ، ایام حیض و نفاس و امثال ذلک ) بدون تعارض با ادله ای می تواند کارگشا بوده و معضل اهالی مناطق قطبی را حل و فصل کند ، ولیکن در عباداتی که منوط به طلوع و غروب آفتاب و حلول شب و روز می باشند ، کاربردی نخواهد داشت.زیرا همان گونه که در صفحات پیشین عرض کردیم ادله ای وجود دارد که انجام نماز و روزه را مقید به وقت خاص از شبانه روز کرده است . مانند آیه شریفه : و اقم الصلاة طرفی النهار و زلفا من اللیل .( سوره هود ، آیه 114 ) و آیه شریفه : اقم الصلاة لدلوک الشمس الی غسق اللیل و قرآن الفجر.( سوره اسراء ، آیه 77 ) و حدیث امام محمد باقر (ع) که فرمود : وقت صلاة الغداة ما بین طلوع الفجر الی طلوع الشمس . ( الاستبصار ، ج 1 ، ص 275 ؛ تهذیب الاحکام ، ج 2 ، ص 36 ) و چنین وقت هایی در کل سال بین شب وروز جا بجا می شوند. بدین جهت نمی توان آن ها به صورت تصنعی تنظیم و در بین ساعات تقسیم بندی کرد.

 ادامه مطلب...

ارسال شده در توسط سید تقی واردی