خدا رحمتش کنه
يکي ازنرديكان ايشان تعريف مي کردند:
وقتي به بنده خبر دادند که براي آيت الله اشتهاردي اتفاقي افتاده و ايشان در بيمارستان کامکار هستند با ناراحتي به سمت بيمارستان حرکت کرديم و وقتي وارد صحن بيمارستان شديم با پيکر پاک ايشان مواجه شديم که د ر همان لباس مقدس روحانيت روي بلانکارد درحيات بيمارستان است آقاي ملکا رئيس دفتر مقام معظم رهبري، آقاي احمدي رئيس سابق سازمان تبليغات قم و عضو دفتر رهبري و چند طلبه جوان نيز در حيات بيمارستان کنار پيکر مطهر حضور داشتند . وقتي او را ديدم تمام وجودم را غم در بر گرفت. انگار همين چند روز پيش بود که به خدمت ايشان رسيده بودم و مثل هميشه با مهرباني و زبان شيرين و پند آموزش استفاده مي کردم. يکي از شاگردان که در مدرسه فيضيه بودند قضيه رحلت ايشان را اينگونه تعريف مي کردند که پس از اقامه نماز مغرب فيضيه . خواندن نماز نافله و دعاي رجبيه وقتي مؤذن براي نماز عشاء از جايشان بلند مي شوند ايشان به سجده ميروند تا بلند شوند اما نداي ارجعي را مي شنوند. . در ادامه گفتندوقتي ايشان را به بيمارستان رسانديم دکترها شوک الکتريکي را جند بار وارد کردند شايد هم براي دلخوشي ما وارد مي کردند اما او ديگر بين ما نبود و به ملکوت اعلا پيوسته بود.
و به راستي چه زيبا و پر معنا است که شاگرد مکتب امام صادق، آيت الله اشتهاردي مثل مولا يش علي نداي ارجعي را در سجاده عشق بشنوند و مثل بانوي دو عالم زهراي مرضيه، بين نماز مغرب و عشاء از اين دنيا رخت بربندد و ! (قرني گلپايگانگي، علي؛ منهاج الدموع؛ ص 245) مصباح المنير صفحه 107
ممکن است در طول تاريخ عارفاني در هنگام نماز يا بعد از نماز از اين دنيا رفته باشند اما در تاريخ ثبت نشده است که عارفي ما بين دونماز مغرب و عشاء به ملکوت رود. و اين افتخار نصيب ايشان شد. خوشا به سعادتش!