ساعت دماسنج

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 

بسم الله - سلام منظور بنده اين بود که عبارات اخير شما در مورد مراوده مومنين و بانوان رسول الله را اگر درکنار آيات 34 و 35 سوره انفال که در اولين نامه اشاره شد قرار دهيم نتيجه حاصل است آنجا که فرموده است:"...عن المسجد الحرام و ماکانوا اوليائه ان اوليائه الا المتقون..." و "...ما کان صلاتهم عند البيت الا مکاء و تصديه ..." . مومنين اولياء و اهل کعبه هستند نه مشرکين و کافرين. اينکه در ذهن ما در اثر تبليغات زياد "اهل بيت" چه معنايي ميدهد مطلب ديگري است.والسلام

پاسخ

سلام ، آقاي مرادي به مورد خوبي اشاره کرده اي. اتفاقا آيه 34 و 35 سوره انفال در باره کافران و راه هاي اذيت و آزار آنان نسبت به پيامبر(ص) و مسلمانان و سرآخر وعيد عذاب آنان است.در اين دو آيه هم به مسجد الحرام اشاره شد و هم به بيت ولي در هيچ يک از آن دو از واژه اهل بيت و يا اهل مسجد تلفظ نشده است و حال آن که اگر چنين لفظي روا بود، خداي متعال بجاي کلمه" الا المتقون" مي فرمود" الا اهل المجسجد الحرام" . پس دانسته مي شود که گفتار حضرت عالي مطابق با واقع نيست و از اين طريق نمي تواني حق اهل بيت(ع) را در آيه تطهير انکار کني. جدا جاي تعجب است به کسي که شما اعتقاد تمام داريد، يعني عايشه بنت ابي بکر، ايشان به روايات متواتر اهل سنت تصريح مي کند که آيه فوق درباره پيامبر(ص)، حضرت علي(ع)، حضرت فاطمه (س) و حسنين(ع) است و پيامبر(ص) همسران خود را از زير عباي يماني بيرون کرد، چگونه شما بر عقيده خود پافشاري مي کنيد و حقيقت را نمي پذيريد.

بسم الله - سلام

همين عبارات حضرت عالي : "ولي آيه مورد بحث در خصوص رفتار مردان نامحرم با همسران رسول خدا(ص) است و البته همين بايد الگويي براي تعاملات زنان و مردان مسلمان در هر عصر و نسلي باشد و دنباله آيه ...ذلکم اطهر لقلوبکم و قلوبهن ...در اين جا معنا و مفهوم روشني پيدا خواهد کرد و نيازي به تأويل و تفسيري نيست" تکليف آيه تطهير را روشن کرد. والسلام

پاسخ

سلام جناب آقاي مرادي در بحث هاي علمي بايد به دنبال حقايق و کشف واقعيات بود و مچ گيري و يا بهانه گيري و فرار از پذيرش واقعيت ها ، مباحثات را از علميت انداخته و وارد مجادله و مخاصمه مي کند، که در آن صورت من خود را وارد آن وادي نکرده و از بحث ها کنار مي کشم. شما براي تبيين معناي گسترده تر آيه تطهير استناد به آيه ... ذلکم اطهر لقلوبکم... نموديد و من عرض کردم که اين آيه با آن آيه دو مفهوم جدا دارند، گر چه در بعضي جهات شبهات هايي بين آن ها است.آيه تطهير آيه 33 سوره احزاب است و آيه ذلکم اطهر لقلوبکم... آيه 53 سوره احزاب است که در مطلع آن آمده است:" يا ايهاالذين آمنوا لاتدخلوا بيوت النبي...". در اين آيه خطاب آن بدون هيچ گونه تأويل و تفسيري مومنان هستند. دستوراتي به آنان داده شد که از جمله آن ها نحوه مراوده با همسران رسول خدا(ص) است.ولي در آيه تطهير به چه دليل خطاب آن به مومنان است؟ در حالي که خود قرآن تصريح فرموده به " انما يريد الله ليذهب عنکم الرجس اهل البيت و يطهرکم تطهيرا".معناي اهل بيت روشن و شفاف است. وقتي به کسي گفته مي شود که او پيرو مکتب اهل بيت(ع) است، آيا معنايش اين است که او اهل مکه است و يا اهل ايمان است؟ گر چه از اهالي مکه هم باشد و واقعا اهل ايمان هم باشد. بدون ترديد اين چنين نيست. اهل بيت يعني اهل خانه.در مفهوم اهل بيت پيامبر (ص) ، اهل خانه فيزيکي و ظاهري مراد نيست. بلکه مراد اهل بيت رسالت و ولايت است که به تصريح رسول خدا(ص) منحصر در پنج تن آل عبا مي باشد.

بسم الله - سلام

نسبت به هدف و غايتي که عبارت "...ذالکم اطهر لقلوبکم و قلوبهن..." مبين آن است کم لطفي ميکنيد.آيا راهي براي تطهير قلوب مومنين بيان ميشود؟ البته آداب ديگري نيز به همين قياس بيان شده اند که بفرمان خدا براي تطهير قلوب بايد رعايت کرد.نتيجه اين رعايت کردن ها تطهير جامعه مومنين است. والسلام

پاسخ

سلام ، جناب آقاي مرادي. اساس نزول قرآن و ارسال رسول خدا(ص) از جانب پروردگار براي هدايت مردم و دوري آن ها از شرک، کفر و نفاق است و آيات بي شماري از قرآن در اين هدف و غايت معني و تفسير مي گردند. ولي آيه مورد بحث در خصوص رفتار مردان نامحرم با همسران رسول خدا(ص) است و البته همين بايد الگويي براي تعاملات زنان و مردان مسلمان در هر عصر و نسلي باشد و دنباله آيه ...ذلکم اطهر لقلوبکم و قلوبهن ...در اين جا معنا و مفهوم روشني پيدا خواهد کرد و نيازي به تأويل و تفسيري نيست.اما آيه تطهير که به اجماع طائفتين ( سني و شيعه ) در خصوص خانواده رسول خدا(ع) است و کسي در آن ترديد و تشکيکي ندارد، چگونه حضرت عالي آن را تأويل مي بري و در واقع تفسير به راي مي کني و مي گويي در باره اهل مکه و يا اهل ايمان است؟شيعه و سني بالاتفاق معتقدند که آيه تطهير در باره خانواده پيامبر(ص) است و اختلاف آن ها تنها در اين جهت است که خانواده پيامبر (ص) چه کساني اند؟ اهل سنت مي گويد که خانواده آن حضرت همسران وي مي باشند ولي چون پيامبر (ص) تصريح به نام مبارک حضرت علي ، فاطمه و حسنين ( سلام الله عليهم اجمعين ) نموده، بدين جهت شامل آنان نيز مي گردد. ولي شيعه معتقد است که گرچه از جهت لغت، واژه "اهل بيت" شامل همسران نيز مي گردد، ولي در اين جا به دلاليلي چند، تنها پنج تن آل عبا مورد نظر مي باشند. و به تصريح رسول خدا(ص)، همسران وي در آن داخل نيستند.

بسم الله - سلام - گفته ايد:"...در مجموع اشاره اي به مومنان و اهل مکه و اهل ايمان نيست...".جاي تعجب است.بنا بر قسمتي از آيه 53 از سوره احزاب که ميفرمايد ...ذالکم اطهر لقلوبکم و قلوبهن ...پاکي قلوب مومنين و قلوب بانوان رسول الله همگي مد نظر است نه تنها بانوان رسول الله. خواهشمندم نامه اوليه بنده را يکبار ديگر ملاحظه بفرماييد مطمئن هستم وقت گرانبهاي حضرت عالي هدر نمي رود. بقدر توان و توفيق سعي بر رعايت اتصال و ترتيب آيات در هر سوره داريم. والسلام

پاسخ

سلام، برادر عزيز اگر در سوره احزاي دقت کنيد مي بينيد که در باره مسائل گوناگوني بحث شده، از جمله از آيه 28 با جمله يا ايهاالنبي قل...تا آيه 38 در باره همسران رسول خدا است.البته در آيات بعد نيز به مناسبتي اشاره به هسران آن حضرت دارد.اما در مورد آيه 53 که اشاره نموديد، خوب است ابتداي آيه را بخوانيد که فرموده است : يا ايها الذين آمنوا لا تدخلوا بيوت النبي... بعد به مومنان مي فرمايد اگر از همسران پيامبر متاعي مي خواهيد از پشت پرده بخواهيد و بعد فرمود : ذلکم اطهر لقلوبکم و قلوبهن.اين مطلب کجا و ادعاي اين که کلمه اهل بيت مرادش اهل مکه و اهل ايمان است کجا ؟ چرا هميشه مي خواهيد به حاشيه بزنيد و در صراط مستقيم داخل نشويد؟مگر به گفته برخي از همسران رسول خدا(ص) مانند ام سلمه و عائشه ، پيامبر (ص) بعد از نزول آيه تطهير ، امام علي (ع) و حضرت فاطمه (س) و حسنين (ع) را در زير عباي يماني خود جمع نکرد و فرمود: هؤلاء اهل بيتي.نمي دانم براي چي و براي کي اين همه از پذيرش حق مي گريزيد؟

بسم الله
سلام

روايات بايد با قرآن سنجيده شوند نه برعکس.رعايت اتصال و ترتيب آيات در هر سوره و ترتيب سور و کليت قرآن محک قابل قبولي براي فهم قرآن ميباشد؟

اتفاقا آيه 73 سوره هود که فرمود : قَالُواْ أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ رَحْمَتُ اللّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيد.

هم گوياي اين است که اهليت خانه خدا ساخته شده توسط ابراهيم عليه السلام از همان موقع ميزان اهليت مومنين است.

والسلام

پاسخ

با سلام، اولا منظور من از ارائه حديث، ارائه مدرکي در برابر قرآن نيست. بلکه احاديثي است که قرآن را تفسير مي کنند. ما بجاي رجوع به تفسير افرادي چون شعبي، سمرة بن جندب، ابوهريره و امثال ذلک که بعضا از مبغضين اهل بيت(ع) و از منافقان بوده اند و با اغراض سياسي دست به تاويل قرآن زده اند، لازم است به سرچشمه علم و دانش ، يعني به خاندان عصمت و طهارت که نوادگان رسول خدا(ص) هستند مراجعه کنيم و تفسير واقعي قرآن را از آن ها بياموزيم.ثانيا رعايت اتصال و ترتيب آيات را مطرح کردي که شايد مرادت همان " سياق آيات " باشد. لازم است بداني که سياق آيات سوره احزاب در باره همسران رسول خدا(ص) و اندرزها و سفارش هاي خدا به آنان است که گر چه برخي از آن ها بعد از رحلت پيامبر(ص) آن ها ناديده گرفته و بر خلاف دستور صريح قرآن عمل کرده اند، ولي در مجموع اشاره اي به مومنان و اهل مکه و اهل ايمان نيست.بلکه در پرانتز مطالب مربوط به همسران رسول خدا(ص)، مطلبي در خصوص اهل بيت آن حضرت گفته شد که خود رسول خدا(ص) آن را تفسير و حتي افراد اهل بيت(ع) را بر شمرد.گفتم اگر براي اين برداشت ناصحيح خود دليلي از آيات و روايات داريد ارائه دهيد.

بسم الله - سلام -

منظور از "بيت" در "اهل البيت" در آيه تطهير سوره احزاب "خانه خدا کعبه" است.

آيه 33 از سوره 33 (چهار تا 3 - خانه چهارگوشه کعبه – در هر گوشه مکعب سه يال !!!!) .

خانه اي که در آن پيامبر پدر است و بانوان ايشان مادرند.منظور پاک نمودن جامعه مومنين از ناپاکي است.هشدار به زنان پيامبر و رفتار مومنين با ايشان است.همچنانکه در آيه 53 فرموده است : "...ذلکم اطهر لقلوبکم و قلوبهن...".آيات سوره احزاب را متصل و تا پايان بخوانيم.

مشابه با اين مفهوم در سوره انفال آمده است.که در هر حال بيان کننده اراده به تطهير قلوب مومنين دارد.در آيه 11 سوره انفال ميفرمايد...ليطهرکم به و يذهب عنکم رجز الشيطان و ليربط علي قلوبکم...و آيات 34و 35 که ميفرمايند"...عن المسجد الحرام و ماکانوا اوليائه ان اوليائه الا المتقون..." و "...ما کان صلاتهم عند البيت الا مکاء و تصديه ..." . مومنين اولياء و اهل کعبه هستند نه مشرکين و کافرين.

جالب است بدانيم که فقط در همين دو سوره "اولوا الارحام" و همراه با "في کتاب الله" آمده است.در سوره انفال آيه 75 و در سوره احزاب آيه 6 . مومنين برادران و خواهران حقيقي هستند.

اين اولوا الارحامي در کتاب خدا ثبت است.ارواح پاک و الهي مومنين قرابت حقيقي دارند.

در سوره انفال فرموده است :"...سالقي في قلوبهم الرعب ..." و در سوره احزاب :"...قذف في قلوبهم الرعب...".اين دو باهم سازگارترند.صيغه هاي مفرد. ولي در سوره آل عمران فرموده "سنلقي في قلوب الذين کفروا الرعب... ".به صيغه جمع آمده است.تفاوت "سالقي" و "سنلقي" و هماهنگي با "قذف".

البته در سوره حشر نيز "قذف في قلوبهم الرعب" آمده ولي "اولوا الارحام" نيامده است.

والسلام

پاسخ

سلام ، ممنونم که اظهار نظر کرديد.ولي گفتارتان غير صحيح و اشتباه است.زيرا دلالت آيه 33 سوره احزاب بر فضيلت اهل بيت (ع) از حقايق غير قابل انکاري است که با آسمان و ريسمان بافتن مغرضان و دشمنان اهل بيت (ع) تغيير نخواهد يافت.اهل سنت و مخالفان اهل بيت (ع) به ويژه وهابيان اجير شده استکبار براي تأويل واژه اهل بيت دست به هر کاري زده و هر از چند گاهي معنا و مفهوم جديدي را مطرح مي کنند که نه با اصول عقلي سازگار است و نه با آيات و روايات معصومين (ع).در قرآن کريم دو بار از اهل بيت سخن به ميان آمده که هر دو مربوط به بستگان پيامبر الهي است. يکي در آيه 73 سوره هود که فرمود : قَالُواْ أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ رَحْمَتُ اللّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيد.که همه مفسران معتقدند اين آيه درباره خانواده حضرت ابراهيم (ع) است. ديگري همين آيه 33 سوره احزاب است که در باره بستگان مخصوص رسول خدا (ص)است.تا کنون کسي واژه اهل بيت را به اهل مکه و يا اهل ايمان معني نکرده است که پدرش حضرت محمد و مادرشان همسران پيامبر باشد.اگر دليل روايي داريد ارائه دهيد و الا صرف ادعا مقبول نخواهد بود. اين ها ( اگر حسن ظن داشته باشيم و نگوييم که ماموريت براي فراکني دارند) تنهاذوقيات و تفسير به راي است.در قرآن کريم چنين نظرهايي مردود شمرده شده و ظلم به خدا محسوب گرديده است.در آيه 21 سوره انعام آمده : و من اظلم ممن افتري علي الله کذبا او کذّب بأياته انّه لايفلح الظالمون. و در آيه 144 همين سوره فرمود : فمن اظلم ممن افتري علي الله کذبا ليضل الناس بغير علم ، ان الله لايهدي القوم الظالمين.

سلام استاد

مطالب زيبايي بود. دستتون درد نكنه. تلاشتونو ارج مي نهم. اميدوارم همواره شاد و موفق باشيد و پرتوان.

سايه تون كم نشه

سلام

ممنونم از دعوتتون. انشاءالله كه در ترويج فرهنگ اهل بيت عليهم السلام و دفاع از حريم شيعه و ولايت اميرالمومنين عليه السلام هميشه موفق باشيد.

يادم هست علامه عسگر حفظه الله نقل خاطره اي ميكردند از مناظره با مفتي اعظم وهابيت بنباز لعنه الله عليه كه وقتي در مسجد الحرام در مقابل استدلال ايشون قافيه رو تنگ ديده بود دستور داده بودند كه علامه رو از مسجد بيرون كنند و تا مدت مديدي ايشون ممنوع الورود به كشور عربستان بودند.

خداوند شر وهابيت رو از سر مسلمين كم كند انشاءالله

يا علي

عقاب و قلب سليم(5)

سلام حاج آقا

ارادتمند

از وبلاگ زيبا و پرمحتواي شما بازديد كردم .

وبلاگ شما را لينك دادم

براي حضرتعالي از خداوند متعال آرزوي موفقيت روز افزون دارم

بسم رب المهدي

سلام اقا سيد خيلي خوشحال شدم كه يك روحاني و يك عالمي چون شما به وب اين حقير سر زده است.

از شما يك خواهشي دارم من دوست دارم با شما رابطه اي بيشتر داشته باشم

و با شما پرسش و پاسخ هاي مذهبي و عرفاني انجام بدهم اگر ممكن است يك ادرس پست الكترونيك به من بدهيد.

اقا سيد برام خيلي دعا كنيد مطالبم رو بخونيد و انتقاداتتون رو به من بگيد.

شما بايد پشتيبان ما جوان ها باشيد.

ره دين بس دشوار است.

براي سلامتي و ظهور ان يگانه گل نشكفته هستي دعا كنيد.