سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وب نوشت سید تقی واردی

 اقوال کلی فقها :

دیدگاه فقهای عظام در این باره متفاوت است و به طور کلی می توان آن ها را به چهار دسته تقسیم کرد :

 1) دیدگاهی که قائل به سقوط تکلیف است . یعنی اگر کسی در چنین مکانی قرار گیرد ، تکلیف از وی ساقط است .

به عبارت دیگر ، بخاطر به هم خوردن شب و روز معمولی و ایجاد شب و روز متفاوت با مناطق مسکونی در مناطق قطبی ، تمامی عبادات مقید به زمان مانند نماز ، روزه و سایر احکامی که منوط به شب و روز و یا وقت و زمان است ، بر شخص مسلمان واجب نمی باشد.

 2) دیدگاهی که بین نماز و روزه تفاوت قائل شده و معتقد است که وجوب نماز به حال خویش باقی است ولی وجوب روزه ساقط است.این گفتار بر این پایه استوار است که وقتی هوا به مدت شش ماه تاریک است ، دیگر روز و شب معنا ندارد. بنا براین ، نمی تواند روزی را پیدا کند که در آن روز بخواهد روزه بگیرد و هر وقتی از این مدت را بخواهد روزه بگیرد ، در شب واقع می گردد و روز بر آن صدق نمی کند و روزه در شب باطل است.

اما خواندن نماز را می توان در ساعات مخصوص تنظیم و در وقت خاص خود انجام داد.به این گونه که هر بیست و چهار ساعت را یک شبانه روز حساب آورد و اوقات نماز را در آن تقسیم نماید و هر نماز را در آن وقت تخصیص داده شده انجام دهد. یا این که در طول یک سال معمولی که یک شب و روز قطبی به حساب می آید ، یک نماز یومیه ( یعنی 17 رکعت ) بجا آورد.

3) دیدگاهی که قائل به تفصیل است ، اما نه بین نماز و روزه ، بلکه بین مواردی که مقدار و اندازه خاص در آن معتبر است ( مانند : خیار حیوان ، عده طلاق ، عده وفات شوهر ، ایام حیض و نفاس ، سن تکلیف و رسیدن به بلوغ شرعی و غیره ) و مواردی که مقدار و اندازه در آن معتبر نیست بلکه بیاض و سواد هوا در آن اعتبار دارد ( مانند نماز و روزه ) . در اولی قائل به ثبوت تکلیف و در دومی قائل به سقوط تکلیف می باشد.

4) دیدگاهی که قائل به ثبوت تکلیف و استمرار آن در تمامی احکام شرعی می باشد.

 بررسی اقوال :

 دیدگاه اول که قائل به سقوط تکالیف تمام احکامی است که منوط به شب و روزمی باشند ، گرچه سابقا قائلین معتبری داشت ولیکن در زمان ما بعید است که قائلی داشته باشد.زیرا همان طوری که در فرازهای گذشته عرض کردیم هیچ گاه احکام الهی تعطیل بر دار نیست و برای همه انسان ها ، همه عصرها و همه مکان ها دستور و حکمی وجود دارد.منتهی باید تلاش کرد تا آن ها را به دست آورد.اصولا چنین دیدگاهی با اطلاقات ادله شرعیه ( از کتاب و سنت ) که دلالت دارند بر این که نماز و روزه بر عموم مردم واجب می باشد ، منافات دارد.در قرآن کریم نیز آمده است : ان الصلاة کانت علی المومنین کتابا موقوتا. ( سوره نساء ، آیه 103 )

 اما دیدگاه دوم نیز مورد نقد و ایراد است . زیرا تفصیل و فرق گذاشتن بین نماز و روزه معنا ندارد. چون همان گونه که روزه مشروط و متوقف به تغییر روز و شب است ، نماز نیز این چنین است که یک نماز برای طلوع فجر ، یک نماز در هنگام زوال سایه در وسط روز ، یک نماز در عصر ، یک نماز در هنگام غروب خورشید و آغاز شب و نماز دیگر هم در وقت عشا واجب می گردد.در قرآن کریم نیز آمده است : اقم الصلاة لدلوک الشمس الی غسق اللیل و قرآن الفجر.( سوره اسراء ، آیه 77 )  

ودر جای دیگر نیز فرمود : و اقم الصلاة طرفی النهار و زلفا من اللیل .( سوره هود ، آیه 114 )  .در احادیث متعدد نیز به این مطلب اشاره شد. از جمله در روایتی از امام محمد باقر (ع) آمده است : وقت صلاة الغداة ما بین طلوع الفجر الی طلوع الشمس . ( الاستبصار ، ج 1 ، ص 275 ؛ تهذیب الاحکام ، ج 2 ، ص 36 )

 پس اگر گفته شود که روزه مقید به طلوع فجر و غروب آفتاب است ، باید گفته شود که نماز  نیز همین حالت را دارد . بنا بر این ، تفاوت قائل شدن بین آن دو صحیح نمی باشد.بدین جهت اگر برای ثبوت تکلیف در نماز محملی پیدا شود مطمئنا برای ثبوت تکلیف در روزه نیز محملی پیدا خواهد شد و دلیلی برای سقوط تکلیف آن نمی توان یافت.

 اما دیدگاه سوم گرچه بر گرفته از دقت نظر و تحلیل مفهومی عمیقی است و در آغاز به نظر می آید که کار گشا و حلال مشکل باشد ، ولی با این اصل که " احکام الهی همیشگی و تعطیل ناپذیر است " سازگار نیست. وانگهی در تعلیل برخی از احکام ، سازندگی روح و روان آدمی و تقرب انسان  به خالق بی همتا مورد نظر است . همان گونه که در باره نماز آمده است : انّنی انا الله لا اله الا انا فاعبدنی و اقم الصلاة لذکری .( سوره طه ، آیه 14 ) و یا در باره روزه می خوانیم : کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلّکم تتقون . ( سوره بقره ، آیه 183 ). این ها نشان دهنده این مطلبند که انجام عبادات برای عبودیت و تقرب به خدای بزرگ است و چنین مقصودی نمی تواند با تغییر جوّی زمین ، تغییر پیدا کند و اصل عبادت و بندگی به فراموشی سپرده شود. 

 اما دیدگاه چهارم که رایج ترین دیدگاه فقهای معاصر است ، بر این پایه استوار می باشد که هیچ گاه احکام الهی تعطیل بردار نیست و تکالیف دینی با تغییر جوّی زمین و یا عروض برخی از مشکلات و تنگناها مختل نمی گردد. همان گونه که قرآن کریم بدین اصل اشاره شد : ولن تجد لسنة الله تبدیلا .( سوره فتح ، آیه 23 ) . البته گاهی اوقات بخاطر عروض برخی از پدیده ها از حجم برخی از عبادات کاسته می شود ( مانند شکسته شدن نماز مسافر و یا نماز خوف ) ، یا موقتا وجوبش برداشته می شود ولی بعدا باید قضایش انجام گیرد ( مانند روزه مسافر و روزه حایض و نفسا ) و یا وجوبش برای بخی از افراد خاص برداشته می شود( مانند روزه بر کهنسالان ناتوان ) ولی این طور نیست که وجوب تمامی عبادات بر تمامی مردم در یک منطقه از زمین برداشته شود.

اما این عده از فقها در چگونگی انجام نماز و روزه و سایر احکام عبادی و یا اجتماعی نظر واحدی ندارند و هر از چند نفر از آنان راه حل ویژه ای را در پیش رو نهادند که به  آن ها زیر عنوان " اقوال مثبتین تکلیف " اشاره می کنیم .

                                                                                    

دیدگا های مثبتین تکلیف :

 1) بر وفق یکی از بلاد متعارفه متوسطه عمل شود .این دیدگاه مرحوم سید محمد کاظم طباطبائی یزدی ( صاحب عروة الوثقی ) و بسیاری از آیات عظام است.

وی در عروة الوثقی فرمود : اذا فرض کون المکلف فی المکان الذی نهاره ستة اشهر و لیله ستة اشهر او نهاره ثلاثة و لیله ستة او نحو ذلک فلا یبعد کون المدار فی صومه و صلاته علی البلدان المتعارفة المتوسطة مخیرا بین افراد المتوسط .( عروة الوثقی ، ج 2 ، ص 56 )

   2) بر وفق شهری که از آن هجرت کرده عمل شود. مثلا اگر کسی از کشور ایران به قطب سفر نماید ، بر اساس افق ایران عمل کند و نماز و روزه اش را طبق اوقات ایرانیان انجام دهد.

نا گفته نماند که این دیدگاه بر اساس اصل استصحاب است که در موارد مشکوک عطف به ما سبق می نماید.

 3) بر اساس تنظیم و تقسیم اوقات عمل شود. یعنی گذر زمان را به 12 ساعت ، 12 ساعت تقسیم کند و جمع آن دو را یک روز و شب به حساب آورد و بر اساس آن روزه بگیرد و نمازهای یومیه اش را بخواند. آیت الله نوری همدانی ( حفظه الله تعالی ) از طرفداران این دیدگاه است . وی در این باره گفت : در مناطقی که شب و روز 24 ساعته ندارند ، مانند قطب شمال و جنوب که شش ماه در آن جا روز و شش ماه شب است و مناطق نزدیک به قطبین که مجموع شب و روزشان 24 ساعت نیست ، لازم است اوقات خود را به 12 ساعت و 12 ساعت تقسیم کنند و 12 ساعت را برای خودشان روز و 12 ساعت را شب قرار بدهند و در 12 ساعتی که آن را روز قرار داده اند اعمال روزانه ای را که شرح داده شد ، انجام بدهند و در 12 ساعتی را که شب قرار داده اند ، اعمال شب را به انجام برسانند و اگر این تقسیم را به طور اجتماعی انجام بدهند تا همگان برنامه ای منظم و منسجم داشته باشند ، بهتر است .( توضیح المسائل آیت الله حسین نوری همدانی ، ص 603 )  

 4) از اقرب الاماکن که شب و روزش حالت قطبی ندارد ، تبعیت شود. مثلا کسی که در قطب شمال است از نزدیکترین شهرهای شمالی روسیه یا فنلاند و یا کانادا که زیر خط 5 / 66 درجه قرار دارند ، تبعیت کند و بر اساس افق آن منطقه نماز و روزه اش را بجا آورد.مرحوم آیت الله گلپایگانی (ره) همین دیدگاه را تقویت کرده است. وی در حاشیه عروة الثقی فرمود : و یحتمل اجراء حکم اقرب الاماکن علیه مما کان له یوم و لیلة و لم یکن احدهما قصیرا بحیث ینصرف عنه الاحکام .( العروة الوثقی ، ج 2 ، ص 57 )

هم چنین در پاسخ استفتائی که از وی به عمل آمده بود ، همین معنا را تقویت کرد. از وی پرسیده شده بود : کسانی که در قطب شمال یا جنوب ( که شش ماه روز است و شش ماه شب ) زندگی می کنند ، تکلیف آنان راجع به نماز و روزه چیست ؟

وی در پاسخ مرقوم نمود : یکی از بلاد متوسطه قریبه را ملاک عمل قرار دهند. ( مجمع المسائل آیت الله گلپایگانی ، ج 1 ، ص 126 )

 


ارسال شده در توسط سید تقی واردی