سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وب نوشت سید تقی واردی

 

چندی پیش توفیق الهی یارمان شد و بار دیگر بار سفر بسته و به دیار وحی و کعبه مقدسه و زیارت گاه های منوره عازم شدم . زیارت مدینه منوره و عمره مفرده در مکه معظمه از تاریخ 10 تا 24 اردیبهشت 1386 . در این سفر خاطرات فراوانی برایم وجود دارد که تنها به بخشی از آن اشاره می کنم و آن عبارت است از رفتار نامقبول ماموران و مبلغان وهابی با ایرانیان و شیعیان آل محمد (ص) .

ماموران سعودی و مبلغان متعصب وهابی مدتی است تبلیغات و تبعیضات ضد شیعی خودشان را تشدید بخشیده اند . در رفتارشان بین زایران ایرانی و غیر ایرانی ( حتی غیر عرب ها مثل ترک ها ) تبعیض قائل می شوند . با غیر ایرانی ها به آرامی گفت وگو می کنند وآنان را راهنمایی می نمایند و لی با زائران ایرانی با شدت و عصبیت و گاهی با توهین رفتار می کنند  . در بین ایرانی ها نیز بین شیعیان و سنیان تفاوت قائل می شوند .

به عنوان مثال صبح روزی در بین الحرمین تجمع کرده بودیم و می خواستیم زیارت نامه امامان معصوم مدفون در بقیع را بخوانیم و چند دقیقه ای که منتظر زائرانمان بودیم صحنه های ناخوشایندی از ماموران دیدیم . ازجمله : چند بانوی مسن و میانسال ایرانی یه پایه یک ستون چراغ برق تکیه داده و نشسته بودند و مشغول ذکر و نجوای باطنی بودند که شرطه ها از راه رسیده و آنان را مجبور به بلند شدن و ترک آن محل کردند و حتی باطوم خود را به آنان ( گرچه به آهسته ) می زدند و می گفتند : خانم طریق ، طریق ، روح ، روح .

رفتارشان همانند تعزیه خوان هایی است که نقش شمر و خولی بن سنان را در تعزیه ها در می آورند .

به هر روی پس از آن که زنان آن جا را ترک کردند ، چند دقیقه بعد یک مرد عرب ( که دشداشه عربی داشت ) در همان مکان و اتفاقا در قسمت برآمدگی ستون نشست . چهار پنج مامور ، از جمله همان پلیس بی نضاکتی که زنان را مجبور به ترک آن مکان کرده بود ، از نزد این مرد عرب ( که ظاهرا سنی بود ) به این طرف و آن طرف می رفتند و با زائران بگو مگو می نمودند ولی به این شخص چیزی نمی گفتند و مرد عرب آنقدر نشست تا خودش برخاست و رفت . این ها گرچه جزئی و شاید قابل اغماض و چشم پوشی باشد ولیکن عمق خشم و غضب و کینه آنان را نسبت به شیعیان آل محمد (ص) نشان می دهد.

موضوع دیگر تشدید فعالیت های تبلیغاتی ضد شیعی است که این روزها به اوجش رسیده است . در درون قبرستان شریف بقیع چند افغانی و شبه افغانی را آموزش داده تا علنا سخنان کینه توزانه و مسموم را به زبان فارسی منتشر کنند و با صدای بلند می گویند : افرادی که مرده اند هیچ اثر و آثاری از آنان برنمی خیزد . زیارت و دست کشیدن به قبور و بوسه دادن به در و شبکه ها شرک است . چرا علمای شیعه از مردم خمس می گیرند . افرادی که می گویید در این جا مدفونند هیج سندیتی برای گفتارتان نیست . خلاصه از این قبیل اباطیل زیاد می گویند .

من یک روز به یکی از این مزدوران وهابی در حالی که سرگرم سخنان بی محتوا بود نزدیک شدم . گفتم تو فقط ماموری که از ورود افراد به داخل محوطه جلوگیری کنی نه برعلیه یک گروه مذهبی تبلیغ کنی . گفت : ما کارهای خلاف شما را می گوییم و مردم را هدایت می کنیم همانطوری که رسول خدا (ص) و خلیفه مسلمین علی بن ابی طالب (ع) چنین می کردند . گفتم اولا نام آنان را بر زبانت جاری نکن و فقط قصد و هدف خودتت را بیان کن و ثاینا این عادلانه نیست که تو در داخل محوطه و در مقام حکومت صحبت کنی و دیگران در بخش بیرونی تنها اجازه گوش کردن را داشته باشند نه جواب دادن را . گفت ما اشکال می کنیم شما جواب دهید . گفتم سئوال و جواب باید در مقام و اختیار واحد باشد و این جا چنین چیزی حاکم نیست . گفت از همان جا جوابم را بده . چرا علمای شما از مردم خمس می گیرند . این کلمه را تکرار کرد ( و قصد همراه کردن مردم با خود داشت ) گفتم پاسخت را در صورتی می دهم که من و تو در یک مکان و در یک مقام باشیم . اگر راست می گویید در را باز کن تا من داخل شوم و در کنار تو قرار بگیرم درآن حال جوابت را می دهم و هرچه خواستی بپرس و من پاسخت را می دهم و مردم خودشان قضاوت کنند .( چند بار تکرار کردم که در را باز کن تا من به داخل بییایم )

با این کار قصد ورود به داخل محوطه و بخش ممنوعه را داشتم و اگر بدانجا می رفتم حقایقی را باز گو میکردم و از ابزار های خود وهابی ها برعلیه شان بهره می جستم که متاسفانه هم پیشنهادم را ردکرد و هم با عصبانیت و تندی بامن برخوردکرد و اعجاب همگان را انگیخت  و البته با این کار نشان داد چقدر اهل منطق و مجادله های منصفانه اند! 

در کنار این گونه اعمال ، اقدام به چاپ و نشر کتاب های ضد شیعه می نمایند و به طور علنی به زائران کتب ضاله می دهند . ازجمله کتاب " چگونه صحابه را شناختم " و این کتاب را در تیراژ بالا به دست افراد می دهند . هم چنین کتاب فصل الخطاب فی تحریف الکتاب را که از میرزا حسین نوری است تکثیر می کنند و به ایرانیان و غیر ایرانیان می دهند . شنیدم غیر از کتاب ، از ابزارهای دیگری مانند سی دی و نوار کاست نیز استفاده می کنند .

 

با این که رابطه دولت ما و دولت عربستان دوستانه هست و امیر عبد الله و همفکران و همقطارانش سعی در حفظ آرامش و ایجاد وحدت و همدلی مسلمین دارند نمی دانم چرا لایه وهابی های افراطی و تند مزاج عربستان برخلاف نظر مسئولان بلند پایه دولتی شان دست به چنین کار هایی می زنند ؟ و کارشان از کجا آب می خورد ؟  البته گمانه هایی وجود دارد که در این مقال نمی گنجد .

توصیه مسئولان محترم کشور ، به خصوص بعثه مقام معظم رهبری ( حفظه الله تعالی ) به همه روحانیون کاروان ها و زایران کشور این است که خویشتن داری کرده و با آنان به هیج وجه درگیر نشوند و با صبر و بردباری این مقطع از تاریخ را پشت سر بگذارند . زیرا درگیری و آشوب و کشتار مسلمین ( اعم از شیعه و اهل سنت ) خواسته امریکا و اسرائیل است و باید به هر طریق ممکن از آن گریخت . موفق باشید .      


ارسال شده در توسط سید تقی واردی