خداوند بزرگ منتی براین حقیر بی مقدار نهاد و توفیق عمره مفرده و زیارت بیت الله الحرام را در ماه شریف رجب نصیبم نمود و در ایامی که در این سفر به سر می بردم شاهداذیت و آزار آمرین به منکر و ناهین از معروف وهابی های تندرو و بی نضاکت بودم .
در مدینه منوره و به خصوص در قبرستان بقیع و اطراف آن به طور آشکار برضد شیعه تبلیغ می کنند و کتاب های زیاد فارسی که به قلم مزدوران فارسی زبان بلوچستان و افغانستان ترجمه شده است ، چاپ و با نام های فریبنده در اختیار زایران قرار می دهند که باید آن هارا کتب ضاله به حساب آورد . همین طور نوار کاست و سی دی های گمراه کننده در بین زایران ایرانی پخش می کنند و در داخل قبرستان به صراحت و به طور یکجانبه تمام عقاید شیعه اعم از امامت ، وصایت ، عصمت ، زیارت ، توسل ، خمس ، مهدویت ، ازدواج موقت و ...را رد می کنند و بر آن ها اشکالات و ایراداتی وارد می کنند و کسی نیز اجازه پاسخ دادن به آنان را ندارد و اگر کسی دوکلمه با آنان بحث کند سر و کارش با شرطه و شکنجه و حبس و سر آخر اخراج از عربستان است و اصولا یکی از اهداف آنان همین مطلب است که برای زایران ایرانی به ویژه روحانیون معظم پاپوش درست کرده و زمینه اخراج و عدم اجازه مجدد آنان را فراهم کنند . در مکه معظمه به بهانه های دیگر از جمله اتهام به تلصیق در صدد فشار و اخراج ایرانیان شیعه بر می آیند .
در ایامی که در مکه معظمه بودم ، شبی بعد از نماز مغرب یکی از عالمان وهابی مسلک مرا به گفت و گو و مباحثه دعوت کرد . من نیز پذیرفته و با وی به مناظره و مباحثه پرداختم . بحث ما از امامت آغاز و به اهل بیت (ع) کشیده شد و آن عالم وهابی ادعا می کرد تمام مواردی که در قرآن کریم اشاره به اهل بیت شده است مربوط به همسران پیامبران (ع) است . از جمله آیه معروف تطهیر ( آیه 33 سوره احزاب ) : انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا .
وی می گفت به سیاق آیات قبل و بعد آن که در خصوص همسران رسول خدا (ص) است ، این قسمت از آیه نیز در باره آنان است و ارتباطی با اهل بیتی که شیعه به آن اعتقاد دارند ، ندارد .
به وی پاسخ دادم : اولا مواردی داریم که آیه و یا بخشی از آیه در جایی می آید و اراده معنای دیگر می کند که برخلاف سیاق آیات قبل و بعدش است .
ثانیا در این جا همان طوری که گفتی سیاق آیه به حال خود باقی است و انقطاع و گسستگی به وجود نمی آید ولیکن باید توجه داشت مخاطب این چند آیه ، رسول خدا(ص) است نه همسران آن حضرت . زیرا آیات مورد نظر با این جمله شروع می شوند : یا ایها النبی قل لازواجک .....و پس از چند آیه می فرماید : انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا .شکی نیست خطابش به پیامبر(ص) و کسانی است که او در زیر عبای یمانی خویش آنان را گرد آورد . اما اگر مراد آیه همسران رسول خدا (ص) بود می بایست به صورت جمع مونث ( عنکن ) می آورد همان طوری که آیات قبلش با چنین جمعی آورده شده است ، نه به صورت جمع مذکر ( عنکم ) . پس معلوم می شود مراد آیه همسران رسول خدا (ص) نیست . بدین بیان روشن می شود که از جهت سیاق آیات نیز هیچ ایرادی به تخصیص آیه فوق به اهل بیت (ع) وارد نیست .
ثالثا اگر مراد آیه همسران رسول خدا (ص) باشد ، بین صدر و ذیل آیه (العیاذ بالله)تناقض و تعارض به وجود می آید . زیرا ذیل آیه بر عصمت و دوری از گناه و معصیت اهل بیت دلالت دارد ولی در صدر آیه به همسران پیامبر (ص) دستور داده شد که در خانه های خویش باقی بمانند و به مانند عصر جاهلیت به بیرون روی ، تبرج و فتنه انگیزی اقدام نکنند ( و قرن فی بیوتکن ولا تبرجن تبرج الجاهلیه ) و اگر فردی از همسران رسول خدا (ص) اقدام به خروج کند و به دنبال کسب وجهه و قدرت سیاسی و به درکردن رقیب از میدان سیاست و جامعه باشد ، مخالفت امر پروردگار کرده و مرتکب معصیت و گناه شده است و دیگر مشمول آیه تطهیر نمی شود . مع الاسف پس از رحلت پیامبر (ص) برخی از همسران آن حضرت در دوران خلافت عثمان بن عفان و دوران خلافت امیر مومنان علی بن ابی طالب (ع) به چنین رفتاری مبتلا شده و فرمان الهی را زیر پانهادند .
گفت : منظورت کیست ؟
گفتم : برو تاریخ را مطالعه کن ببین چه کسی مردم را برضد عثمان شورانید و زمیه محاصره و قتلش را فراهم آورد و چه کسی بر ضد امیر مومنان (ع) جنگ بزرگ جمل را به وجود آورد ؟ اگر اهل مطالعه باشی متوجه خواهید شد .
گفت : منظورت عائشه است ؟ به من بگو نظرت نسبت به عایشه چیست ؟ آیا او از امهات مومنین هست یانه ؟
گفتم : او از همسران پیامبر (ص) بود و به گفته قرآن مجید همسران رسول خدا (ص) امهات مومنین هستند .
گفت : در خصوص او بگو هل هی امک ام لا ؟ واین را چند بار تکرار کرد .
گفتم : ازواج النبی (ص) امهات المومنین هستند .
گفت : این ، اجمال دارد و باید تصریح کنی که او آیا مادر تو است یانه ؟
گفتم : هرچه اصرار و تکرار کنی جوابم همین است و بس که ازواج النبی (ص) امهات المومنین هستند .
در این زمان یک عالم سنی دیگر( که احتملا غیر وهابی بود ) به وی اعتراض کرد و گفت : جواب سید روشن است و هیج گونه ابهام و اجمالی ندارد . وقتی می گوید کل ازواج پیامبر(ص) ام المومنین هستند طبعا شامل عائشه نیز می گردد.
ولی او باز قانع نشد و در این زمان بحثمان گسترده تر شد و من اورا کشاندم به موضوع مخالفت با خلیفه رسول خدا (ص) . از او پرسیدم : آیا به نظر شما عثمان بن عفان خلیفه رسول خدا (ص) نبود ؟
گفت : چرا ، او خلیفه رسول خدا (ص) بود .
گفتم : آیا امام علی بن ابی طالب (ع) خلیفه رسول خدا (ص) نبود ؟
گفت : چرا ، او نیز خلیفه رسول خدا (ص) بود .
گفتم : نظر شما در باره مخالفان عثمان ، آنانی که بر وی اعتراض و سپس محاصره و سر آخر کشتند ، چیست ؟
گفت : آنان خوارج بودند .
گفتم : نظر شما در باره مخالفان امام علی بن ابی طالب (ع) که برضدش قیام و جنگ بزرگ را به وجود آوردند و موجب کشته شدن بسیاری از مسلمانان شدند ، چیست ؟
گفت : علی بن ابی طالب (ع) به خاطر حضور عمار بن یاسر در میان سپاهیانش که رسول خدا (ص) کشندگانش را فئه باغیه دانسته است ، برحق بود .
گفتم : داستان کشته شدن عمار و معروف شدن حدیث نبوی (ص) مربوط به جنگ صفین است که در مقابل سپاه امام علی (ع) شخص مطرودی چون معاویه و لشکر شام قرار داشتند ، ولی پرسشم در باره مخالفان حضرت علی (ع) در جنگ جمل است . آیا مخالفان آن حضرت در جنگ جمل از خوارج و اهل نار به حساب می آیند ؟
گفت : نه ، زیرا در بین آنان برخی از صحابه رسول خدا (ص) بودند که پیامبر (ص) از قبل به آنان وعده بهشت داده بود .
گفتم : چطور ممکن است هم امام علی بن ابی طالب (ع) و هم مخالفان او به حق و هردو از اهل بهشت باشند ؟
وانگهی همان هایی که سر دستگی مخالفان امام علی (ع) را برعهده داشتند و جنگ جمل را به وجود آوردند ، همان ها در عهد عثمان بر علیه اش قیام و مردم را برکشتن وی تحریص می کردند . به نظر شما این عده از افراد هم خوارج و اهل نار به حساب می آیند( چون با عثمان مخالفت کردند) و هم اهل بهشت می باشند ( چون در برابر امیر مومنان قرار گرفتند ) شما این تعارض و تبعیض را چگونه می خواهید حلش کنید ؟ تا کی می خواهید به مخالفتتان در برابر اهل بیت (ع) ادامه دهید ؟
عالم وهابی خیلی به این طرف و آن طرف زد که از پاسخ این سوال شانه خالی کند ، که من جلوی وی را گرفته و خواستار پاسخ صریح و روشن از وی می شدم .
متاسفانه هرگاه در پاسخ درمانده می شد ، سوالش را تکرار می کرد : بگو آیا عائشه مادر تو هست یا نه ؟
در این زمان تعدادی از روحانیون و طلاب وهابی اطراف ما جمع شده و به مناظرات ما گوش می دادند و بعضا سوال می کردند که ناگاه شرطه حرم آمد و بحث مارا قطع و ما دونفر را به طرف پاسگاه برد . ولیکن در بین راه صدای اذان عشا بلند شد و من به بهانه خواندن نماز از همراهی شرطه خود داری کردم و او بررفتن به مقر شرطه اصرار می ورزید و سر انجام به صورت مسالمت آمیز از هم جدا شده و مشغول نماز شدیم .
اما لازم است جهت آشنایی بیشتر کاربران عزیز ، مقداری در باره این آیه شریفه توضیح دهم .
روایات و احادیث فراوانی وجود دارد که مراد از اهل بیت در آیه شریفه ، اهل کساء هستند . یعنی آنانی که رسول خدا (ص) پس از نزول آیه شریفه در زیر عبای خود جمع کرد و گفت : خدایا اینان اهل بیتم می باشند و آنان عبارت بودند از : خود رسول خدا ، امام علی بن ابی طالب ، حضرت فاطمه زهرا ، امام حسن مجتبی و امام حسین ( علیهم السلام ) .
ولی دیگران اعم از همسران رسول خدا (ص) یا طایفه بنی هاشم ( به طور مطلق ) ویا صحابه و امثال ذلک ، از مصداق آن خارجند و اگر کسی چنین ادعایی داشته باشد ، علاوه بر این که هیج دلیل و سندی برای گفتارش ندارد ، می خواهد از این طریق حق و حقوق اهل بیت (ع) را عامدا و ظالما نادیده بگیرد و به مانند اسلاف خویش آنان را از حقشان محروم گرداند.
علامه طباطبایی در این باره گفته است : این روایات فراوان است و برهفتاد حدیث افزون می شود . روایاتی که در این باره از طریق اهل سنت آمده ، بر روایاتی که از این دست از طریق شیعه رسیده فزونی دارد . اهل سنت آن را از طریق فراوان از ام سلمه ، عائشه ، ابوسعید خدری ، سعد ، واثلة بن اسقع ، ابو الحمراء ، ابن عباس ، ثوبان غلام پیامبر (ص) ، عبد الله بن جعفر ، علی بن ابی طالب (ع) و حسن بن علی (ع) روایت کرده اند که نزدیک به چهل طریق می شود . شیعه آن را از امام علی ، امام سجاد ، امام باقر ، امام صادق ، امام رضا ( صلوات الله علیهم )،ام سلمه ، ابوذر ، ابولیلی ، ابو الاسود ، عمروبن میمون ، و سعد بن ابی وقاص از چند طریق روایت کرده اند . ( المیزان فی تفسیر القرآن ، ج 16 ، ص 13 )
علاوه براین از طریق اهل سنت و شیعه روایات فراوانی داریم که پس از نزول این آیه ، پیامبر اکرم (ص) به مدت نه ماه ( یعنی از زمان نزول آیه تا آخر عمر شریفش ) به در خانه دخترش فاطمه زهرا (س) می رفت و خطاب به آنان می فرمود : السلام علیکم اهل البیت و رحمة الله و برکاته .و سپس می فرمود : انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا . قندوزی که از علمای معروف حنفی مذهب اهل سنت است ، این روایت را در کتاب ینابیع المودة ، ص 174 نقل کرده است .
طبق نقلی دیگر، رسول خدا (ص) پس از نزول آیه به مدت شش ماه ، هرگاه می خواست برای نماز از خانه اش بیرون برود ، به در خانه فاطمه (س) می رفت و میگفت : الصلاة یااهل البیت ، انما یرید الله ...
از این که برخی از محدثان و مورخان نه ماه و برخی دیگر شش ماه را بیان کرده اند ، بخاطر عدم نقطه گذاری در خط کوفی بود که به دو صورت تسعه و ستة در آمد و صحیحش همان نه ماه است .
علاوه برهمه این ها ، یکی از راویان حدیث جناب ام سلمه (رض) همسر ارزشمند رسول خدا (ص) است که خود شاهد ماجرای کساء و نزول آیه تطهیر بود که در خانه وی به وقوع پیوسته بود. این بانوی ارجمند از پیامبر (ص) پرسید : یا رسول الله (ص) آیا من نیز از اهل بیت شما می باشم ؟ پیامبر (ص) فرمود : ام سلمه ، تو خوب هستی . نفرمود تو نیز از ما اهل بیتی .
لازم به یادآوری است: دلایل فراوان دیگری نیز موجود است که شیعه و برادران اهل سنت ما همگی آن هارا به صورت متواتر نقل و به جان ودل پذیرفته اند و در باره اش کتاب و رساله هایی نوشته اند که بیان همه آن ها از حوصله این بحث خارج است . تنها فرقه ضاله مضله وهابیت در صدد انکار آن برآمده و با هزار لطایف الحیل می خواهند اهل بیت (ع) را از شمول آن خارج گرداند .
البته ما حساب وهابیون منحرف را از حساب اهل سنت جدا می دانیم و اصولا وهابیون را سنی نمی دانیم همان طوری که غالیان را شیعه نمی دانیم و استعمار و استکبار را در تشکیل ، استمرار و تقویت چنین فرقه های مذهبی بی تاثیر نمی دانیم و مطمنا برادران اهل سنت واقعی ( نه مواجب بگیران وهابی ) با ما هم نظر می باشند .
امید وارم خداوند متعال امت اسلام را به راه راست و صراط مستقیم هدایت و از تفرقه و اختلاف بازدارد .