السلام علی ابی الائمة ، و خلیل النبوة ، والمخصوص بالاخوة ، السلام علی یعسوب الدین والایمان و کلمة الرحمن ، السلام علی میزان الاعمال ، و مقلب الاحوال ، و سیف ذی الجلال ، و ساقی السلسبیل الزلال ، السلام علی صالح المومنین ، و وارث علم النبیین ، والحاکم یوم الدین ، السلام علیک یا امیرالمومنین ، الامام علی بن ابی طالب ( صلوات الله علیک و علی ابنائک المعصومین )
به گفته حافظ شیرازی :
نوشته بر در فردوس کاتبان قضا نبی رسول و ولیعهد حیدر کرّار
ز نام اوست معلق سما و کرسی و عرش ز ذات اوست مطبّق زمین بدین هنجار علی امام و علی ایمن و علی ایمان علی امین و علی سرور و علی سردار علی علیم و علی عالم و علی اعلم علی حکیم و علی حاکم و علی مختارعلی نصیر و علی ناصر و علی منصور علی مظفر و غالب علی سپهسالار
علی عزیز و علی عزت و علی افضل علی لطیف و علی انور و علی انوار
علیست فتح فتوح و علیست راحت روح علیست بحر سخا و علیست کوه وقار
علی سلیم و علی سالم و علی مسلم علی قسیم و علی است قاسم نار
علی صفی و علی صافی و علی صوفی علی وفی و علی صفدر و علی کرّار
علی نعیم و علی نعمت و علی منعم علی بود اسد الله قاتل الکفار
علی ز بعد محمد ز هر که هست بِه است اگر تو مومن پاکی بکن بر این اقرار
در آستانه شهادت غمبار مولای متقیان حضرت امیر مومنان علی بن ابی طالب (ع) قرار داریم . شهادت مردی که 33 سال در کنار پیامبر اسلام (ص) به عنوان یار و مددکار وی ، 25 سال محرومیت از حق مسلم و خانه نشینی اجباری و 5 سال خلافت و حکومت بی بدیل الهی را در زندگی خود داشت و سر انجام به جرم اسلام خواهی و عدالت گستری به دست شقی ترین اشقیا و به توطئه باطل گرایان و شیطان صفتان در محراب مسجد کوفه به خون نشست و صدای فزت و رب الکعبه را سر داد .
من این مصیبت بزرگ و واقعه جانسوز را به همه ارادتمندان به اهل بیت (ع) ، شیعیان درست مذهب ، به ویژه به سرور وسالار آزاد مردان جهان هستی و صاحب و قائد ما حضرت حجت بن الحسن (ع) ارواحنا لمقدمه الفداء تسلیت عرض می کنم .
حقیقتا در این فکر بودم که در این پست اندوهبار چه بنگارم که تازگی داشته و برای کاربران ارجمند مفید و قابل مطالعه باشد ، تصادفا به روایتی از ام المومنین جناب ام سلمه (رض) برخوردم که از عبد الله بن عباس نقل شده است . گمان می کنم خواندن این روایت بسیار لذت بخش و تسلی دهنده قلوب ما شکسته دلان باشد .
به نظر می آید هم برای برادران اهل سنت و هم برای عموم شیعیان خواندنی و استفاده کردنی باشد .
عن سعید بن جبیر، عن ابن عباس، قال: قلت لامّ سلمة زوج النبی(ص): إنک لتکثرین من قول الطیب فی علی بن ابی طالب(ع) دون نساء النبی(ص)، فهل سمعت من رسول الله(ص) فی علی(ع) شیئا لم یسمعه غیرک؟
قالت: یا ابن عباس، أما ما سمعت من رسول الله(ص) فهو اکثر ممّا أقدر أن أخبرک به و لکنّی اخبرک من ذلک بما یکفیک و یشفیک، سمعته یقول فی علی(ع) قبل موته بجمعة فان زاد علی جمعة فلن یزید علی عشرة أیّام و هو یقول فی بیتی قبل ان یتحرک الی بیت عائشة و قبل ان یقطع الطواف علی نسائه فدخل علی بن ابی طالب(ع) فسلم حفیا توقیرا لرسول الله(ص) ردّ علیه معلنا کالمسرور بأخیه المحب له ثمّ قبض علی یده.
فقال: أ علی. قال:نعم یا رسول الله.
قال: یا علی، أنت اخی فی الدنیا والآخرة.
و بکی علی(ع) و لایرفع بصره تعظیما لرسول الله(ص).
قالت ام سلمة: فقلت: یا رسول الله(ص)، الی من تکلنا و الی من توصی بأمرنا؟
قال: أکلکم الی العزیز الغفار کما دعوتکم الیه و اوصی بکم الی هذا(و اشار الی علی(ع)).
یا ام سلمة هذا هو الوصی علی الأموات من اهل بیتی والخلیفة علی الأحیا فی الدنیا و هو قرینی فی الجنّة کما هو أخی فی الدّنیا و هو معی فی الدّرجة العلیا.
اسمعی یا ام سلمة قولی و احفظی وصیتی و اشهدی و أبلغی (انّ علیّا) هذا أخی فی الدنیا و الآخرة نیط لحمه بلحمی و دمه بدمی منی ابنتی فاطمة ومنه و منها ولدای الحسن و الحسین و علی اخی و ابن عمی و رفیقی فی الجنة و هو منّی بمنزلة هارون من موسی غیر انّه لانبی بعدی.
یا ام سلمة، علی سیّد کل مسلم اذ کان اوّلهم اسلاما و ولی کل مسلم اذ کان اسبقهم الی الایمان.
یا ام سلمة، علی معدن کل علم اذ لم یتلوث بالشرک منذ کان.
یا ام سلمة، علی یقاتل الناکثین، و القاسطین، و المارقین بعدی.
یا ام سلمة، قال(لی) جبرئیل یوم عرفة بعرفات: یا محمد ان الله باهی بکم فی هذا الیوم فغفرلکم عامة و باها بعلی خاصة و عامة.
یا ام سلمة، علی امامکم فاقتدوا به وأحبوه بعدی کحبّی، و اکرموه لکرامتی، ما قلت هذا لکم من قبلی و لکن أمرت أن اقوله.
ثم قالت ام سلمة: یکفیک هذا یا ابن عباس؟
ام سلمه گفت : ای ابن عباس ، بدان آن مقداری که من از رسول خدا (ص) شنیده ام بیشتر از آن مقداری است که بتوانم برایت شرح دهم . ولیکن تو را آگاه می کنم از سخنان پیامبر (ص) به مقداری که تو را کفایت کرده و شفابخش دلت باشد . شنیدم از پیامبر (ص) در باره علی (ع) چیزی در جمعه ای پیش از رحلتش که بعد از آن تا جمعه بعد نمانده و یا اگر مانده بود ، حد اکثر از ده روز تجاوز نکرده بود و آن وقت در خانه من بود و هنوز به خانه عائشه منتقل نشده و سر زدن خانه های همسرانش را قطع نکرده بود ، در آن حال علی (ع) وارد برخانه شد و جهت توقیر و تعظیم رسول خدا (ع) آهسته سلام کرد و پیامبر (ص) جواب سلام را بلندتر و آشکارتر داد به مانند یک دوستی که دوستش را می بیند و از دیدنش خوشحال می شود . آن گاه دست علی (ع) را گرفت و فرمود : آیا این علی (ع) است ؟
علی (ع) پاسخ داد : آری ، یا رسو الله (ص)
پیامبر (ص) فرمود : ای علی (ع) ، تو برادر من در دنیا و در آخرتی .
در این هنگام علی (ع) گریه می کرد و به جهت تعظیم پیامبر (ص) چشم خود را باز نمی کرد .
ام سلمه گفت : من به پیامبر (ص) عرض کردم : ای رسول خدا (ص) ، ما را به چه کسی وامی گذاری و سفارش کار مارا به چه کسی می نمایی ؟
پیامبر (ص) فرمود : من شما را به خدای عزیز و آمرزنده می سپارم همان طوری که شما را به سوی او می خوانم و سفارش شما را به این شخص می نمایم ( و با دست اشاره به علی (ع) کرد ) .
ای ام سلمه ، این (علی "ع ") همان وصی من بر در گذشتگان از اهل بیت من و جانشینم بر زندگان در دنیا است و او قرین من در بهشت می باشد همان طوری که برادرمن در دنیا است و او با من در درجه علیا است .
ای ام سلمه گفتارم را بشنو و سفارشم را بخاطر بسپار و بر آن شاهد باش و به دیگران ابلاغ کن که این علی (ع) برادر من در دنیا و آخرت است . گوشت او با گوشت من و خون او با خون من درهم آمیخته شده است . ازمن است دخترم فاطمه (س) و از علی (ع) و فاطمه (س) دو فرزندانم حسن و حسین می باشند. علی (ع) برادر و پسر عم من و رفیقم در بهشت است و او در نزد من به منزله هارون در نزد موسی (ع) است جز این که بعد از من پیامبری نخواهد بود .
ای ام سلمه ، علی (ع) سید تمام مسلمانان است . زیرا او نخستین اسلام آورندگان از آنان است و او ولی بر تمام مسلمانان است . چون او سابق ترینشان به ایمان است .
ای ام سلمه ، علی (ع) کانون تمامی دانش هاست . چون که تا کنون به شرک آلوده نگردیده است .
ای ام سلمه ، علی (ع) بعد از من با ناکثین ( بیعت شکنان ) ، قاسطین ( طاغیان و متجاوزان ) و مارقین ( خوارج و منافقان ) مبارزه خواهد کرد .
ای ام سلمه ، جبرئیل در روز عرفه و در سرزمین عرفات به من گفت : ای محمد (ص) ، خدا در این روز به تو مباهات می کند و بخاطر تو عامه مردم را می آمرزد و به علی (ع) مباهات می کند و بخاطر او خاصه و عامه را می آمرزد.
ای ام سلمه ، علی (ع) امام شماست . پس به او اقتدا کنید و همان گونه که مرا دوست می دارید بعد از من او را دوست داشته باشید . او را بخاطر کرامت من تکریمش کنید . من تا کنون چنین چیزی را به شما نگفته بودم ولی هم اینک مامور شده ام به شما بگویم .
آن گاه ام سلمه به ابن عباس گفت : ای ابن عباس ، آیا این مقداری که گفتم تو را کفایت می کند ؟
پس من گفتم : آری ، کفایتم می کند .
--------------------