سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وب نوشت سید تقی واردی

با توجه به این که مکتب تشیع در حال پیشرفت و گستردگی است و می رود تا تمامی کشورهای جهان را با نور هدایت خویش روشن و گروندگان به ادیان و مذاهب انحرافی را از ضلالت و گمراهی نجات دهد ، شایسته است یک نگاهی به خود نموده و رفتار و کردار خود را در ترازوی اعمال قرار دهیم و صحت و سقم آن ها را سنجش کنیم.

در چنین موردی معمولا دیگران به عقل و فکر خود مراجعه می کنند ، ولی ما فراتر از عقل و فکر خویش به منابعی رجوع می کنیم که به سرچشمه وحی اتصال دارند و آن ها سیره و سخنان معصومان (ع) است.

بدین جهت ما پیش داوری نکرده و دیدگاه روشن بخش پیشوایان معصوم (ع) را ملاک و میزان قرار می دهیم. در این باره حدیثی از امام پنجم شیعیان حضرت امام محمد باقر (ع) را نقل می کنیم .

آن حضرت در یک حدیث جامع و گویا ، مؤلفه ها و مشخصه های یک شیعه واقعی را بیان نموده است و برای بهره مندی شما عزیزان ، متن حدیث شریف و ترجمه آن برایتان نقل می کنم . 

 

 e5oww3tv0m30492lo0kh.jpg                                       76eqqyspf0hd3j54ecww.jpg

عن جابر  ، عن أبی جعفر ( محمد بن علی علیهما السلام ) قال : قال لی : یا جابر أیکتفی من ینتحل التشیع  أن یقول بحبنا أهل البیت  ؟ فوالله ما شیعتنا إلا من اتقى الله وأطاعه ، وما کانوا یعرفون یا جابر إلا بالتواضع ، والتخشع ، والامانة ، وکثرة ذکر الله ، والصوم ، والصلاة ، والبر بالوالدین ، والتعاهد للجیران  من الفقراء ، وأهل المسکنة ، والغارمین ، والایتام ، وصدق الحدیث ، وتلاوة القرآن ، وکف الالسن عن الناس إلا من خیر ، وکانوا امناء عشائرهم فی الاشیاء .

قال جابر : فقلت : یا ابن رسول الله ما نعرف الیوم أحدا بهذه الصفة .

فقال : یا جابر لا تذهبن بک المذاهب حسب الرجل أن یقول : احب علیا وأتولاه ، ثم لا یکون مع ذلک فعالا .  فلو قال : إنی احب رسول الله فرسول الله ( صلى الله علیه وآله ) خیر من علی ( علیه السلام ) ثم لا یتبع سیرته ولا یعمل بسنته ما نفعه حبه إیاه شیئا ، فاتقوا الله واعملوا لما عند الله ، لیس بین الله وبین أحد قرابة ، أحب العباد إلى الله عز وجل [ وأکرمهم علیه ] أتقاهم وأعملهم بطاعته ، یا جابر والله ما یتقرب إلى الله تبارک وتعالى إلا بالطاعة وما معنا براءة من النار ولا على الله لاحد من حجة ، من کان لله مطیعا فهو لنا ولی ومن کان لله عاصیا فهو لنا عدو ، وما تنال ولایتنا إلا بالعمل والورع .

یعنی : جابر روایت کرد که امام محمد باقر (ع) به وی فرمود : ای جابر ، آیا کسی ادعای شیعه گری نماید و بگوید من دوستدار اهل بیتم کفایت می کند ؟ سوگند به خدای سبحان ، شیعه ما نیست مگر کسی که تقوای الهی را پیشه خود کند و از خدا اطاعت نماید. ای جابر ، به این خصلت شناخته نمی شوند مگر به در پیش گرفتن تواضع ، خشیت از خدا ، امانت داری ، زیاد ذکر خدا کردن ، روزه گرفتن ، نماز خواندن ، نیکی به والدین ، متعهد بودن نسبت به همسایگان  از جمله  فقیران ، مسکینان ، بدهکاران و یتیمان ، راست گویی ، تلاوت قرآن ، بازداشتن زبان از مردم مگر به خیر و نیکی ، و سر آخر این که امین طایفه و عشیره خود در هر چیزی باشند.

جابر گفت : ای پسر رسول خدا (ص) ، ما در این عصر کسی را با این صفت نمی شناسیم !

امام (ع) فرمود : ای جابر ، صِرف پیوستن کسی به مذهب  ، موجب اشتباه و گمراهی نشود . چه بسا کسی می گوید من دوستدار حضرت علی (ع) و ولایتمدار وی هستم ولیکن در این راه فعال نیست . پس اگر کسی بگوید من پیامبر خدا (ص) دوست دارم  و پیامبر (ص) از علی (ع) بهتر است . آن گاه به سیره و سنت آن حضرت عمل نکند ، دوستی وی هیچ سودی به حالش نخواهد داشت . پس تقوای خدا را در پیش گیرید  و به آن چه که در نزد خدااست عمل کنید. زیرا بین خدا و بین کسی قرابت و خویشاوندی نیست . ( آگاه باشید ) دوستداشتنی ترین  و مورد احترام ترین بندگان در نزد خدا با تقوا ترین و عمل کننده ترین آنان به طاعت خدا است . ای جابر ، به خدا سوگند هیچ تقرب و نزدیکی به خدا صورت نمی پذیرد مگر به طاعت ( از او ) . چه این که با ما ( اهل بیت ) همراه بودن ( بدون عمل به طاعت الهی ) موجب رهایی از آتش جهنم نمی شود و هم چنین برای کسی بر خدا حجتی نمی ماند. هرکس مطیع پروردگار باشد ، آن کس ولی ما است  و هرکس نسبت به خدا عاصی باشد ، او دشمن ما است . کسی به ولایت ما ( اهل بیت ) دست نمی یابد مگر با عمل و پارسایی .

( الکافی ( شیخ کلینی ) ، جلد 2 ، ص 74 )         


ارسال شده در توسط سید تقی واردی

2) اشکال دوم : اما منحصر کردن آیه به آل ‌عبا و خارج ساختن همسران پیامبر «ص» از آن از چند جهت باطل است:

 1 ـ معنی لغوی اهل بیت، زنان مرد و کسانی که با او در یک خانه زندگی می ‌کنند می ‌باشد. و به هنگام نزول آیه در خانة پیامبر «ص» جز همسرانش کسی دیگر از اهل بیت نبود.

2 ـ معنی حقیقی اهل، همسر است. اما اهل قرار دادن خویشاوندان، از روی مجاز است. اهل مرد در اصل کسانی هستند که با او در یک خانه زندگی می پس اهل بیت مرد یعنی خویشاوندان او. تنها زمانی می‌ توان یک کلمه را بر معنی مجازی حمل کرد که دو چیز باشد: الف ـ مانع, ب ـ قرینه.

باید ابتدا مانعی باشد که مانع حمل آن کلمه بر معنی حقیقی باشد و سپس قرینه ‌ای باشد که آن کلمه را به معنی مجازی آن برگرداند. در اینجا اگر آیه مذکور بر معنی حقیقی خود که همسر است حمل شود، هیچ مانعی نیست بلکه به هنگام نزول آیه حتی قرینه ‌ای نیست که عام بودن مفهوم آیه را ترجیح دهد تا چه برسد به اینکه آن را در معنی مجازی منحصر گرداند.

3 ـ سبب نزول: همسران پیامبر –«ص» سبب نازل شدن آیه بودند، و قبل از همه چیز سبب داخل در حکم است؛ از این ‌رو وقتی ام سلمه در مورد اینکه با آل ‌عبا وارد شود گفت: آیا مگر من از اهل بیت تو نیستم؟! پیامبر «ص» در جوابش فرمود: تو از اهل بیت من هستی و تو بر خیر هستی، یعنی قبلاً چنین خیری شامل حال تو شده است و انگیزه ‌ای برای داخل شدن تو با آنها نیست، چون سبب نزول آیه تو هستی. و همین است مفهوم گفته پیامبر «ص» چنان که در روایتی دیگر آمده: تو بر خیر هستی؛ تو از همسران پیامبر می ‌باشی. این بدان معناست که اگر آل ‌عبا از اول مشمول حکم آیه می ‌بودند، پیامبر «ص» برایشان دعا نمی‌کرد.

4 ـ سیاق آیات: سیاق از اینکه سخنی بیگانه و دیگری (یعنی در غیر همان موضوع) در میان دو سخن که برای یک هدف و مقصود ارائه شده ‌اند منع می‌کند وگرنه هر گاه در وسط کلام، سخن بی‌ ربطی بیاید سخن بی‌ ارزش و زشت می ‌گردد. باید کلام پروردگار را از آن منزه دانست، پس عصمت افرادی مشخص با اموری که ویژه کسانی دیگر هست چه ربطی دارد که باید در میان مسایل مربوط با آنها بیان شود؟!

5 ـ منظور آیه خانه پیامبر «ص» است نه خانه کسی دیگر: به هنگام نزول آیه همسران پیامبر «ص» در خانه او بودند و خانه پیامبر از خانه امام علی «ع» جدا بود. و امکان ندارد که به ذهن پیامبر یا کسی دیگر چنین خطور کند که منظور از فرموده: «اهل البیت» اهل بیت امام علی«ع»  هستند، بلکه فقط منظور خانه پیامبر «ص» است. و هر کس که معتقد است اهل بیت یعنی فقط آل ‌عبا، از سخن او چنین بر می‌آید که آیه فقط خاص اهل بیت امام علی «ص» است نه اهل بیت پیامبر«ص»، و گویا پیامبر در این آیه امام علی«ع»  هست و فرقی ندارند؛ چون اگر ما پیامبر را برداریم و به جای او امام علی را بگذاریم، معنی آیه تغییر نمی‌کند. و همچنین این مفهوم را هم لغو کرده‌ایم که پیامبر خود خانه‌ای مخصوص به خود داشته باشد که می‌تواند محل نزول رحمتها و برکتهای الهی باشد هیچ مسلمان و بلکه هیچ عاقلی چنین چیزی نمی ‌گوید. به خاطر این چیزها و موارد دیگر پیامبر «ص» مطمئن نبود که معنی آیه عام باشد و همه را فرا بگیرد از این رو دعای معروف خود را برای آل ‌عبا کرد. و از این طریق ما به عموم بودن آیه یقین حاصل نمودیم و اگر حدیث آل عبا نمی ‌بود ما به عموم بودن آیه یقین حاصل نمی‌کردیم، و آن وقت مفهوم عام بودن فقط در حد گمان می ‌بود.

پاسخ :

1) در باره معنای لغوی و یا حقیقی اهل بیت ، در فراز فوق پاسخ دادم و در این جا نیز این مطلب را اضافه می کنم :

 1- صحت استعمال اهل بیت برای زنان ، جز با نوعی مجازگویی و مسامحه معلوم نیست . زیرا بسیاری از علما استعمال آن را انکار و یا در آن تشکیک کرده اند .

2- وجود چند استعمال برای یک لفظ برای ما اهمیتی ندارد و نمی تواند حقیقتی را ثابت کند . آنچه برای ما مهم است ، این است که بدانیم مقصود از اهل بیت در آیه مورد نظر چه کسانی هستند . این را پیامبر(ص) که از هرکس به اهداف و معانی قرآن آگاه تر است مشخص و معین کرده است و جای هیج شک و شبهه ای را باقی نگذاشته است .

3- آن چه که در باره پرسش ام سلمه و یا عائشه از پیامبر (ص)  در دخول مفهوم آیه به عمل آمده  و آن حضرت به صراحت رد کرده است ، به دست می آید که این لفظ بر همسران رسول خدا (ص) اطلاق ندارد و گرنه جای پرسش و التماس نبود .

خوب است بدانیم که  واثله در روایتی آورده است : شنیدم رسول خدا (ص) می فرمود : ای فاطمه ، تو اولین کسی هستی که از اهل بیتم به من ( در عالم برزخ ) می پیوندد و زینب اولین فرد از همسرانم است که به من ملحق می شود . ( مجمع البیان ، ج 8 ، ص 356  و کنز العمال ، ج 21 ، ص 108 و ج 13 ، ص 703 ). اگر اهل بیت شامل همسر می شد ، چرا نبی گرامی اسلام (ص)  زینب  را که همسرش بود جدا بیان کرد ؟

با این بیان روشن می شود که مراد از اهل بیت ، اهالی و ساکنین خانه نیستند . بلکه مراد و معنای معقول و مقبول ، بیت نبوت و رسالت است که در آغاز این نوشته به آن اشاره کردم والف ولام در" البیت " عهد خارجی است و به همین مفهوم و معنا دلالت دارد و خداوند متعال کسانی را که اهلیت چنین مقامی را دارند در قرآن معرفی و آنان را برجسته کرده و پیامبرش نیز با جمع کردن آنان در زیر یک عبا و دعا نمودن برای آنان ، مراد و منظور خدا را بیان و روشن نمود .

2)     در باره سبب نزول و سیاق قبل و بعد آیه ، باید گفت که وحدت سیاق در همه جا مستلزم وحدت موضوع نیست . زیرا ممکن است شیوه بیان ایجاب کند که گوینده برخی از جنبه های دیگر مساله مورد نظر راهم ، اگر چه از نظر طبیعت و ماهیت با هم اختلاف داشته باشند بیان کند .

 از امام محمد باقر (ع) روایت شده است : هیچ چیزی مانند قرآن از عقل و قیاس انسان  به دور نیست ، چه اول یک آیه در باره چیزی است و آخر آن در باره چیز دیگر و سخن متصلی است که قابل تصرف به چندین وجه می باشد . ( وسائل الشیعة ، ج 18 ، ص 142 و بحار الانوار ، ج 89 ، ص 95 ) .

هم چنین امام جعفر صادق (ع) فرمود : ای جابر ، همانا که قرآن بطنی دارد و بطن آن ، ظاهری و هیچ چیزی مثل آن از عقل و قیاس مردم به دور نیست ؛ زیرا اول آیه در باره یک چیز ، وسط آن در باره چیز دیگر و آخرش در باره چیزسومی فرود می آید ، در حالی که کلامی متصل و قابل تصرف به چندین وجه است . ( وسائل الشیعة ، ج 18 ، ص 150 ) .

آن چه جلب نظر می کند این است که مثالی که امامان (ع) در این باره بیان می زنند همان آیه تطهیر است . از امام محمد باقر (ع) روایت شده است : از عقل و قیاس مردمان چیزی دورتر از تفسیر قرآن نیست . چه اول آیه در باره یک چیز ، وسط آن در باره چیز دیگر وآخرش در باره چیز دیگری  فرود می آید . سپس فرمود : انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا . پس فرمود : از پلیدی جاهلیت . ( تفسیر عیاشی ، ج 1 ، ص 17 و بحار الانوار ، ج 89 ، ص 110 )

و دیگر این که ما در قرآن موارد زیادی داریم که بین یک آیه و یا بین عبارات به هم پیوسته ، جمله معترضه ای واقع می شود و از موضوع و حکم جاری خارج می شود و دوباره به همان مفهوم قبلی اش بر می گردد . به عنوان مثال به این چند مورد توجه کنید : فلما رای قمیصه قد من دبر قال انه من کیدکن ان کیدکن عظیم ، یوسف اعرض عن هذا ، واستغفری لذنبک ... ( سوره یوسف ، آیه 28 و 29 ) .

وانه لقسم ، لو تعلمون ، عظیم .( سوره واقعه ، آیه 76 )

و اذقال لقمان لابنه وهو یعظه یا بنی لا تشرک بالله ان الشرک لظلم عظیم ، و وصینا الانسان بوالدیه حملته امه وهنا ، ...یا بنی انها ان تک مثقال حبة من خردل ... ( سوره لقمان ، آیه 13 تا 16 )

در این آیات ، جملات " یوسف اعرض عن هذا " ، " لو تعلمون " و " و وصینا الانسان بوالدیه حملته امه وهنا " جمله های معترضه اند که امثال آن در قرآن و احادیث و اشعار کم نیستند .     

 

3)     اما در باره نزول آیه در خانه پیامبر(ص) ، کسی شک و شبهه ای در آن ندارد و کسی از ما نگفته است که این آیه در خانه امام علی بن ابی طالب (ع) نازل شده و یا مرادش خانواده امام علی (ع) هستند . این گونه سخن ها شبهه افکنی دشمنان اهل بیت (ع) برای فرار از حقیقت و واقعیتی است که آنان را آزار می دهد .

زیرا اگر ما به چنین سخنانی روی می آوردیم طبعا باید دیگر فرزندان حضرت فاطمه (س) و امام علی (ع) مانند زینب کبری و ام کلثوم ( سلام الله علیهما ) و یا دیگر فرزندان حضرت علی (ع) از سایر همسرانش را داخل در مفهوم آیه می نمودیم !

ما می گوییم مراد و مقصود آیه همان کسانی هستند که رسول خدا (ص) آنان را معرفی کرد و شیعه و سنی تعریف آن حضرت را نقل کرده اند و بسیاری از صحابه کبار و همسران خود آن حضرت ، آن را به صراحت و روشنی بیان کرده اند و دیگر جای هیچ گونه تردید و شبهه نیست . اگر کسی نغمه دیگر را نو کند ، مطمئنا هدفش چیز دیگری است و یا فرار از حقیقت و روی گردانی آشکار از واقیعیت است و برای چنین کسانی پاسخی نمی باشد . این ها افراد بیداری هستند که خود را به خواب زده اند . خوابیده را می توان بیدار کرد ولی کسی را که خودش را به خواب زده است نمی توان بیدارش نمود .

 

در این جا مناسب است در ارتباط با این آیه و اختصاص آن به آل عبا (ع) چند حدیث از همسران پیامبر(ص) به استحضار برسانم :  

1)     حدیث ام سلمه همسر رسول خدا (ص) از طریق شهر بن حوشب  : عن شهر بن حوشب ، عن ام سلمة ، قالت : جائت فاطمة (س) الی النبی (ص) تحمل حریرة لها ، فقال (ص) : ادعی زوجک و ابنیک .

فجائت بهم ، فطعموا ثم القی علیهم کساء له خیبریا ، فقال : اللهم هولاه اهل بیتی و عترتی فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا .

فقلت : یا رسول الله (ص) و انا معهم ؟ قال (ص) : انت الی الخیر . ( مسند احمد بن حنبل ، جزء 6 ، ص 323 ) .

2)     حدیث ام سلمه از طریق ثعلبی : روی الثعلبی فی تفسیره عن ام سلمة :  ان النبی (ص) کان فی بیتها فاتته فاطمة (س) ببرمة فیها حریرة ، فقال (ص) لها : ادعی زوجک و ابنیک .

فذکرت الحدیث نحو ذلک ، ثم قالت : فانزل الله تعالی " انما یرید الله لیذهب عنکم ..." . قالت : فاخذ فضل الکساء فغشاهم به ، ثم اخرج یده  فالوی  یده  بها الی السماء ، ثم قال (ص) : اللهم هولاء اهل بیتی و حامتی ، فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا .

فادخلت راسی البیت و قلت : و انا معکم یا رسول الله (ص) ؟ قال (ص) : انک الی خیر ، انک الی خیر . ( مسند احمد بن حنبل ، جزء 6 ، ص 292 و العمدة ابن البطریق ، ص 33 و مجمع البیان علامه طبرسی ، ج 7-8 ، ص 558 )

3)     حدیث عائشه همسر رسول خدا (ص) از طریق مجمع بن الحارث بن تیم الله : قال مجمع : دخلت مع امی علی عائشة فسالها امی : ارایت خروجک یوم الجمل ؟ قالت : انه کان قدرا من الله .

فسالها عن علی (ع) ، فقالت : تسالینی عن احب الناس کان الی رسول الله (ص) و زوج احب الناس کان الی رسول الله (ص) . لقد رایت علیا و فاطمة و حسنا و حسینا ، و جمع رسول الله (ص) بثوب علیهم ، ثم قال (ص) : اللهم هولاء اهل بیتی و حامتی ، فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا .

قالت : فقلت یا رسول الله (ص) انا من اهلک ؟ قال (ص) : تنحی فانک الی خیر . ( شواهد التنزیل حکم حسکانی حنفی ، ج 2 ، ص 62 و مناقب امیر المومنین (ع) ، ج 2 ، ص 132 و مجمع البیان ، ج 7-8 ، ص 559 ) .

   در پایان یاد آور می کنم که احادیث مربوط به این آیه چه در منابع اهل سنت و چه در منابع شیعه بسیار فراوان و در حد تواتر است و کسی نمی تواند آن هارا و اختصاص آیه به اهل بیت (ع) را انکار کند .

ما به آنان می گوییم که در این آیه آمدید به خاطر مقبولیت نام همسران رسول خدا (ص) آن را به آنان پیوند دادید ، در آیه مباهله چکار خواهید کرد ؟ آیا در آن جا نیز می توانید آن را به همسران رسول خدا (ص) یا دیگران نسبت دهید ؟ در آن جایی که حضرت علی (ع) جان پیامبر (ص) خوانده شده است . به این آیه توجه و تدبرکنید : فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین . ( سوره آل عمران ، آیه 61 ) .

     


ارسال شده در توسط سید تقی واردی

 

آیه تطهیر ، که آیه 33 سوره احزاب است ، دلیلی روشن و مبرهن و یکی از نشانه های فضیلت رسول گرامی اسلام حضرت محمد (ص) و اهل بیت و عترت او است که خداوند متعال بدین طریق آنان را بر همه خلایق برتری داده و به عصمت آنان گواهی داده است .

 این آیه عبارت است از : انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا . یعنی : همانا خداوند متعال اراده کرده است که از شما اهل بیت ، پلیدی و ناپاکی را دور و به بهترین پاکی ها پاکیزه گرداند .

مراد از رجس ، عمل شیطان و عصیان و معصیت است که نارضایتی پروردگار را در پی دارد .

مراد از بیت ، به دلیل الف و لام عهد ، بیت نبوت و رسالت است . عرب ها به چیزی که به آن ماوی و پناه گیرند ، بیت می گویند وبه همین جهت ، انساب را بیت می نامند و می گویند : بیوتات عرب ، یعنی نسب های عرب . ( مجمع البیان ، علامه طبرسی ، ج 8-7 ، ص 323 ) .

مراد از اهل بیت ، به اتفاق اجماع امت اسلام ، اهل بیت پیامبر اسلام (ص) است . اما از این که اهل بیت آن حضرت چه کسانی هستند بین علمای اسلام اتفاقی نیست . از صحابه نزدیک رسول خدا (ص) و از برخی همسران آن حضرت نقل شده است که این آیه مختص پیامبر(ص) و دخترش فاطمه زهرا و دامادش علی مرتضی و دو سبطش امام حسن و امام حسین ( علیهم السلام ) می باشد و افرادی چون ابو سعید خدری ، انس بن مالک ، واثلة بن اسقع ، عائشة بنت ابی بکر ، ام سلمة و تعدادی دیگر از نزدیکان پیامبر(ص) بر این مطلب گواهی داده اند .

از جمله جلال الدین سیوطی دانشمند بزرگ اهل سنت در کتاب الاتقان به این مطلب تصریح و گفت :  اهل البیت ( در آیه 33 سوره احزاب ) ، قال صلی الله علیه و سلم : هم علی و فاطمة والحسن والحسین . ( الاتقان ، ج 4 ، ص 105 ) .

ولی برخی از علمای اهل سنت  به دلایل خاص و با استناد به گفتار عکرمه گفته اند که آیه مختص همسران رسول خدا (ص) است و یا عمومیت دارد و شامل همسران آن حضرت  و آل کساء می گردد وبدین گونه می خواهند آن را از اختصاص به پنج تن آل عبا خارج کنند . ادامه مطلب...

ارسال شده در توسط سید تقی واردی

خداوند بزرگ منتی براین حقیر بی مقدار نهاد و توفیق عمره مفرده و زیارت بیت الله الحرام را در ماه شریف رجب نصیبم نمود و در ایامی که در این سفر به سر می بردم شاهداذیت و آزار آمرین به منکر و ناهین از معروف وهابی های تندرو و بی نضاکت بودم .

در مدینه منوره و به خصوص در قبرستان بقیع و اطراف آن به طور آشکار برضد شیعه تبلیغ می کنند و کتاب های زیاد فارسی که به قلم مزدوران فارسی زبان بلوچستان و افغانستان ترجمه شده است ، چاپ و با نام های فریبنده در اختیار زایران قرار می دهند که باید آن هارا کتب ضاله به حساب آورد . همین طور نوار کاست و سی دی های گمراه کننده در بین زایران ایرانی پخش می کنند و در داخل قبرستان به صراحت و به طور یکجانبه تمام عقاید شیعه اعم از امامت ، وصایت ، عصمت ، زیارت ، توسل ، خمس ، مهدویت ، ازدواج موقت و ...را رد می کنند و بر آن ها اشکالات و ایراداتی وارد می کنند و کسی نیز اجازه پاسخ دادن به آنان را ندارد و اگر کسی دوکلمه با آنان بحث کند سر و کارش با شرطه و شکنجه و حبس و سر آخر اخراج از عربستان است و اصولا یکی از اهداف آنان همین مطلب است که برای زایران ایرانی به ویژه روحانیون معظم پاپوش درست کرده و زمینه اخراج و عدم اجازه مجدد آنان را فراهم کنند . در مکه معظمه به بهانه های دیگر از جمله اتهام به تلصیق در صدد فشار و اخراج ایرانیان شیعه بر می آیند .

در ایامی که در مکه معظمه بودم ، شبی بعد از نماز مغرب یکی از عالمان وهابی مسلک مرا به گفت و گو و مباحثه دعوت کرد . من نیز پذیرفته و با وی به مناظره و مباحثه پرداختم . بحث ما از امامت آغاز و به اهل بیت (ع) کشیده شد و آن عالم وهابی ادعا می کرد تمام مواردی که در قرآن کریم اشاره به اهل بیت شده است مربوط به همسران پیامبران (ع) است . از جمله آیه معروف تطهیر ( آیه 33 سوره احزاب ) : انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا . ادامه مطلب...

ارسال شده در توسط سید تقی واردی